اسرار ساخت دیوار بزرگ چین در DNA باستانی / دیوار چین برای چه کسانی ساخته شد؟
تاریخ انتشار: ۳۰ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۷۱۳۰۹
فرارو- امپراتوریای عشایری از ۲۰۰ سال قبل از میلاد به مدت سه قرن بر استپهای آسیایی تسلط داشت و کالاهای خود را در جاده ابریشم تجارت میکرد مقبرههایی استادانه را برای مردگان خود میساخت و سرزمینهای دور را سوار بر اسب فتح میکرد. این امپراتوری که با عنوان "شیونگ نو" شناخته شد شاهد درگیری با رقیب بزرگ امپراتوری چین بود که منجر به ساخت دیوار بزرگ شد که بخشهایی از آن هنوز پابرجاست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش فرارو به نقل از شبکه خبری سی ان ان، با این وجود، به جز مواردی که توسط وقایع نگاران چینی تهیه شده و شیونگ نو را بربر میدانستند، امپراتوری و مردم آن مدتها در سایه تاریخ باقی مانده اند. اکنون DNA همراه با ثمرات کاوشهای باستان شناسی، اسرار یکی از قدرتمندترین نیروهای سیاسی دوران را فاش میسازند.
یک تیم بین المللی متشکل از دانشمندان، در دو گورستان در امتداد مرز غربی امپراتوری شیونگ نو در مغولستان کنونی تحقیقات ژنتیکی را به پایان رساندهاند: یک گورستان نخبگان اشرافی در تاخیلتین خوتگور و یک گورستان نخبگان محلی در شومبوزین بلچیر.
براساس مطالعه جدیدی که نتایج ان در نشریه Science Advances منتشر شد دانشمندان ژنوم ۱۷ فرد دفن شده در این دو گورستان را توالی یابی کردند و به سطحی "بسیار بالا" از تنوع ژنتیکی پی بردند که این احتمال را میدهد که آن امپراتوری چند قومیتی، چند فرهنگی و چند زبانه باشد.
تنوع ژنتیکی نشان میدهد که امپراتوری صرفا مجموعهای از گروههای همگن نیست که توسط یک هدف مشترک متحد شدهاند. "چونگ وُن جئونگ" نویسنده ارشد مقاله مرتبط با این مطالعه و استادیار علوم زیستی در دانشگاه ملی سئول میگوید:ذ"اکنون تصور بهتری از چگونگی گسترش امپراتوری شیونگ نو با ترکیب گروههای متفاوت و استفاده از ازدواج و خویشاوندی در ساخت امپراتوری داریم".
از میان گورهای مورد مطالعه قرار گرفته آن دستهای که بالاترین جایگاه را داشتند متعلق به زنان بودند که نشان میدهد آنان از نقش قدرتمندی در جامعه شیونگ نو برخوردار بودند. تابوتهای استادانه نشانهای طلایی خورشید و ماه را نشان میدادند که نماد قدرت شیونگ نو بودند. یک گور حاوی بقایای شش اسب و یک ارابه بود.
"برایان میلر" باستان شناس و استادیار مرکز تحقیقاتی هنر و باستان شناس آسیای مرکزی در دانشگاه میشیگان میگوید: "این زنان نخبه نه تنها برای نشان دادن موقعیت خود از وسایلی مانند کمربند و گردبند استفاده میکنند بله برای اعمال قدرت وسایل معتبری برای میزبانی جشنهای سیاسی در اختیار داشتند".
حفاری مقبره ۶۴ نفر از نخبگان شیونگ نو شامل یک زن اشرافی با مقام بالا در محل گورستانی در تاخیلتین خوتگور در کوههای آلتای مغولستان.
او میافزاید: "آنان با پیشکشهای فراوان از سوی تمام کسانی که در مراسم تشییع جنازه شان شرکت کردند بسیار مورد احترام قرار گرفتند که نشان دهنده اهمیت اجتماعی مداوم در جوامع شان بوده است".
این مطالعه همچنین اطلاعاتی را در مورد زندگی کودکان شیونگ نو فاش ساخت. پسران نوجوان نیز مانند مردان با تیر و کمان به خاک سپرده میشدند. پسران کمتر از ۱۱ سال نبودند.
"کریستینا وارینر" نویسنده ارشد مقاله مرتبط با این پژوهش و دانشیار انسان شناسی در دانشگاه هاروارد میگوید: "کودکان بسته به سن و جنس درمان متفاوتی را دریافت کردند".
"اورسولا بروسدر" باستان شناس ماقبل تاریخ در دانشگاه بن میگوید که این تحقیق بینش عمیق تری را در مورد بافت اجتماعی و جامعه شیونگ نو با استفاده از ژنتیک به عنوان ابزار ارائه کرد.
بروسدر که در این مطالعه تازه شرکت نداشته میافزاید: "من یکی از افرادی بودم که به این موضوع اشاره کرده بود که زنان بالغ با معتبرترین اشیاء و اقلام دفن میشدند از این که میبینم ژنتیک موید دیدگاه ام بوده هیجان زده هستم".
نمادهای طلایی خورشید ماه نمادهای شیونگ نو تابوت یافته شده در مقبره ۶۴ نفر از نخبگان در سایت باستان شناسی تاخیلتین خوتگور
بروسدر خاطر نشان میسازد که در مورد شیونگ نو اغلب درک اشتباهی صورت گرفته، زیرا بخش عمده اطلاعات در مورد رژیم سیاسی آن زمان و سایر اطلاعاتی که از استپ اوراسیا سرچشمه میگیرد از متون امپراتوری چین و یونان باستان آمده اند یعنی دورهای که گله داران عمدتا عشایری به عنوان طبقه و گروهی پستتر قلمداد میشدند.
میراث قدرتمندمیلر میگوید که شیونگ نو میراث قدرتمندی از خود برجای گذاشت که الهام بخش رژیمهای کوچ نشین بعدی بود که از استپهای اوراسیا میآمدند مانند مغولها و چنگیز خان.
شیونگ نو نه صرفا و فی نفسه نام یک قوم بلکه نام یک سلسله بود. با این وجود، آن سلسله به شدت بر مردمان قلمرو خود تاثیر گذاشت و میراث قدرتمندی در اوراسیا از خود برجای گذاشته است.
بسیاری از گروههای بعدی با ایجاد رژیمهای خود نام قدرتمند شیونگ نو یا هیونگ نو را به خود اختصاص دادند که منجر به نهادهای به اصطلاح "هونیک" حتی تا دوره آتیلا و هونها شد. و این میراث نیرومندی بود که مغولها قرنها بعد با ایجاد امپراتوری خود به دست آوردند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: دیوار بزرگ چین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۷۱۳۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تاثیرات سلوکیان بر خاورمیانه: از تاثیر بر هنر و فلسفه تا مواجهه با شورش یهودیان
فرارو- روایت غالبا گفته شده از خاورمیانه مملو از ظهور و سقوط امپراتوریهایی مانند هخامنشیان، عباسیان و عثمانیها است. تسخیر امپراتوری ایران هخامنشی توسط اسکندر مقدونی در سال ۳۳۰ پیش از میلاد مسیح یکی دیگر از فصلهای معروف است. با این وجود، قدرت قابل توجهی که پس از مرگ اسکندر مقدونی پدیدار شد و خود را در قالب امپراتوری سلوکی به نمایش گذاشت تا حد زیادی مبهم باقی مانده است.
به گزارش فرارو به نقل از فِر آبزرور، سلوکوس یکم نیکاتور یکی از ژنرالهای اسکندر مقدونی سلسله پادشاهی وسیعی را ایجاد کرد. او دیگر جانشینان اسکندر که مجموعا به نام دیادوچی شناخته میشوند پس از آن که پردیکاس نائب السلطنه منتخب اسکندر نتوانست قدرت را حفظ کند برای قلمروی درون امپراتوری با یکدیگر رقابت کردند. هنگامی که گرد و غبار فرو نشست سلوکیان خود را در میانه کنترل سهم امپراتوری یافتند. قلمرو امپراتوری سلوکی در دوران اوج خود از آناتولی (ترکیه امروزی) تا دره سند در هند امتداد داشت.
سلوکیان علیرغم تسلط جغرافیایی و نفوذ پایدار اغلب در بحثهای خاورمیانه به سطح پاورقی تنزل داده میشوند. آنان تحت الشعاع همتای خود در مصر یعنی بطلمیوس یکم سوتر فرمانروای مصر و از سرداران اسکندر مقدونی قرار گرفته اند که در غرب به خاطر جمع آوری کتابخانه اسکندریه و به دلیل سوء استفادههای کلئوپاترا آخرین عضو دودمان خود مشهور هستند. این غفلت منجر به شکاف قابل توجهی در درک ما نسبت به سلوکیان شده است. این در حالیست که امپراتوری سلوکی نقش مهمی در شکل دادن به خاورمیانه هم از نظر فرهنگی و هم از نظر سیاسی داشته است.
معماران جهان هلنیستیتاثیر سلوکیان بسیار فراتر از میدان جنگ بود. آنان نقش مهمی در پر کردن شکاف بین اروپا و هند، تقویت تبادل فرهنگی و شکل دادن ناخواسته به جهان از طریق تعامل خود با سایر امپراتوریهای قدرتمند داشتند. سلوکیان وارث سنت فرهنگی وسیع هلنیستی بودند. این تاثیر در پروژههای معماری بزرگ آنان که با ترکیبی از سبکهای یونانی، بین النهرینی و مصری مشخص میشود آشکار شد. شهرهایی مانند انطاکیه پایتخت آنان دارای فضاهای عمومی چشمگیر، خیابانهای ستون دار و معابدی بود که با مجسمههایی به سنت یونانی تزئین شده بودند.
معماران سلوکی با تمرکز بر چیدمانهای هندسی و امکانات شهری نقشی کلیدی در توسعه شهرسازی ایفا کردند. سلوکیان در فلسفه جریانهای فکری جهان هلنیستی را پذیرفتند. اپیکوریسم، رواقی گرایی و شک گرایی همگی تحت حمایت آنان شکوفا شدند و دانشمندان را به سوی خود جذب کردند و بحثهای پرشوری را پرورش داد.
یکی از مهمترین کمکها توسط مگاستنس سفیر، مورخ و جغرافیدان یونانی سلوکی مستقر در پاتالی پوترا پایتخت باشکوه چاندراگوپتا مائوریا پادشاه هند در قرن سوم پیش از میلادی انجام شد. اثر مگاستنس که به عنوان یکی از اولین اروپاییها درباره هند نوشته بود به سنگ بنای شناخت شبه قاره هند تبدیل شد.
گزارشهای او علیرغم سوگیریهای بالقوه ذاتی در دیدگاه هر سفیری کماکان منابع ارزشمندی از اطلاعات است. مشاهدات دقیق مگاستنس در مورد جامعه هند از جمله سیستم پیچیده کاست، نقش فیلها در جنگ و ساتی (خودسوزی بیوه ها) و هم چنین سیاست و جغرافیا دریچهای برای اروپاییها به دنیای ناشناخته قبلی فراهم کرد. کار مگاستنس به مبنایی برای نویسندگان بعدی مانند استرابون نویسنده کتاب جغرافیای استرابو تبدیل شد. این روند تصور اروپاییان از هند را برای قرنهای آینده شکل داد. استرابون به توصیفات مگاستنس از موجودات عجیب و غریب اشاره کرد احتمالاً تفسیرهای نادرست از حیوانات واقعی یا شیوههای فرهنگی که به فانتزیهای اروپایی در مورد شرق عجیب و غریب دامن زد.
سلوکیان ممکن است نام آشنا نباشد، اما میراث ماندگار آنان غیرقابل انکار است. آنان تسهیل کننده تبادل فرهنگی، تامین کنندگان دانش و حامیان هنر، معماری و فلسفه بودند. نفوذ آنان از مرزهای جغرافیایی و محدودیتهای زمانی فراتر رفت و اثری پاک نشدنی در دنیای باستان بر جای گذاشت.
شورش یهودیان علیه سلوکیانبا این وجود، شاید ماندگارترین میراث سلوکیان از تعامل آنان با مردمی کوچک، اما باستانی در گوشه جنوب غربی امپراتوری شان ناشی میشود: یهودیان.
سلوکیان در قرن دوم پیش از میلاد بر یهودیه سایه طولانی انداختند. تحت سلطنت ظالمانه "آنتیوخوس چهارم اپیفانس" که به دلیل سیاستهای مذهبی ظالمانه و نامنظم خود لقب اپیمانس (دیوانه) برای او به کار برده شد او اتباع یهودی خود را به شدت آزرده خاطر ساخت. او معبد دوم یهودیان در بیت المقدس را مورد هتک حرمت قرار داد، مجسمه زئوس را ساخت و پرستش خدایان یونانی را اجباری کرد. او با ترویج زبان و آداب و رسوم مذهبی یونانی به دنبال یونانیزه کردن یهودیه بود. این شامل سرکوب اعمال سنتی یهودیان مانند ختنه و برگزاری شبات (تعطیلی روز شنبه یهودیان) و حمله مستقیم به هویت و ایمان یهودی میشد.
این ظلم او آتش شورش یهودیان را برانگیخت. در روستای کوچک مودین یک کاهن یهودی به نام "متاتیاس مکابئوس" و پسران اش از اجرای احکام آنتیوخوس خودداری ورزیدند. سرپیچی آنان باعث خیزش گسترده تری شد. شورش مکابیان در گرفت."یهودا مکابئوس" برجستهترین پسر متاتیاس به عنوان یک رهبر کاریزماتیک ظاهر شد و جناحهای مختلف یهودی را علیه دشمن مشترک متحد کرد.
شورش مکابیان از میدان نبرد فراتر رفت. این مبارزه برای جوهر یهودیت بود. این دوره تاثیر عمیقی بر اندیشه و هویت یهودی داشت. آسیب ناشی از آزار و شکنجه یهودیان تسوط سلوکیان باعث ایجاد متون آخرالزمانی مانند کتاب دانیال و کتاب خنوخ شد. این آثار مضامین قضاوت الهی، رنج عادلانه، و رهایی نهایی را بیان میکردند.
امپراتوری تضعیف شده سلوکی فرصتی را برای رومیان فراهم کرد که از آن درگیری برای گسترش نفوذ منطقهای خود استفاده کنند. رومیان با استفاده از یهودیه به عنوان مهرهای در جنگ قدرت سلوکیان را تضعیف کردند. در قرن اول پیش از میلاد مسیح رومیان بر آناتولی، سوریه و فلسطین مسلط شدند. در حالی که یهودیه بر روایت مبارزات سلوکیان در غرب تسلط دارد مرزهای شرقی آن امپراتوری نیز با چالشهایی مواجه بود.
در سرزمینهای ایرانی شان شورشهایی که با هدف احیای آداب و رسوم ایرانی انجام میشد و تهدیدی مهم محسوب میشد. در نهایت، سلوکیان نتوانستند کنترل ایران را حفظ کنند و راه را برای ظهور سلسلههای بومی اشکانی و ساسانی هموار ساختند. این امر زمینه را برای تقسیم خاورمیانه بین امپراتوریهای رقیب روم و ایران فراهم کرد الگویی که تا هفت قرن بعد از فتح شام و ایران توسط اعراب مسلمان تغییری پیدا نکرد.